هفته گذشته

پنجشنبه قبل که پستو نوشتم قرار بود فرداش ینی جمعه خونه تکونی رو شرو کنیم

که متاسفانه نشدیکی از هم محلی های مامان که خانم جوونی بود با خانوادشون میرن برف بازی

برف بازی ای که دیگه برگشت نداشت سر میخورن و سَرشون میخوره به سنگ و میرن تو کما

بعد یکی دو روز هم فوت میشن ینی همون پنجشنبه قبل ، جمعه هم مراسم سومشون بود خدابیمرزتشون

خانمه کارمند بانک بودنُ یه بچه هم داشتن عمرش به دنیا نبود دیگه هعی :(

مامان هم که از مراسم برگشت خیلی ناراحت بودو منم دیگه اصرار نکردم واسه خونه تکونی

شنبه قبل هم آقایی اومدش باهم رفتیم شلوار و مانتومو گرفتم اصلا تو فکر مانتوی مجلسی نبودم که آخرشم مجلسی گرفتم

تو فکر رنگ مشکی هم نبودم خخخ که مشکی گرفتم اخه اکثر مجلسیا مشکی ان

فقط موند روسری و کفشم با شیرینی و شکلات و میوه که مثلا از طرف آقاییشون بگیرم

به آقایی گفتم خودم میخوام تزیینشون کنم  میوه اینارو هم خودم از همینجا میگیرم

خاله همسری هم واسه اموات و رفتگانشون  مراسم داشتن دیگه یکشنبه صبح منم همراه آقاییم رفتم

واسه شام مهمون داشتن،موقع کشیدن غذا نکه من کدبانوام (یکم خودمو تحویل بگیرم)گفتن عروس بیاد سر مرغا  

فرداشم آقایی گفت صبر کن ظهر اومدم برسونمت گفتم نه دیگه زودتر برم خونه ،خودم میرم

پنجشنبه هم دوره با دخترعموهای مامانم و خاله هام خونه ما بود 

آش رشته و الویه و کباب مرغ درس کردیم با دسر و اینا ایششش خیلی تشریفاتیش کردن مهم دور هم بودنه دیگه

ما تشریفاتیش نکردیما نفر اول که رفته بودیم چند مدل درس کرده بود دیگه باب شد ایشششش

خونه من در اینده دوره بود فقط نون پنیر سبزی بهتون میدما گفته باشم خخخ

و اینکه دیروز قرعه کشی اسم من دراومد خخخ واسه اولینبار بود اسمم اینقد زود دراومد دومین نفربودم 

حالا مبلغ آنچنانی هم نیستا 

امروزم خونه تکونی رو شرو کردیم فرشارو هم جمع کردیم بدیم قالیشویی که فردا میان میبرن

اتاقمم تموم شد فقط فرش نداره خخخ

هر وقتم فرشارو تحویل بدن مادرشوهر اینا میان خونمون واسه عیدیام 

احتمالا فرشارو سه شنبه چهارشنبه بیارن 

حدود 20 روزی از سربازی آقاییم مونده با 6 ماه کسری خدمتش اینماه دیگه تموم میشه خداروشکر

حالا فشار و استرس دیگه ای که رومون هست موضوع کاره واسمون دعا کنید بچه ها

از آخرای ترم  3 که منو آقایی با همیم خیلی از موانع رو با کمک خدای مهربون پشت سر گذاشتیم

ینی میشه این یه موردم جوری حل شه که اصلا خودمونم متوجه نشیم

درس و دانشگاه ، خانواده هامون ، موضو سربازی و حالام کار 

سر سجاده های نمازتون ما رو فراموش نکنین مهربونا 

نظرات 13 + ارسال نظر
پرستش جمعه 7 اسفند 1394 ساعت 23:42 http://khoda15.blogsky.com/

انشاالله خوشبخت بشین...کارم خدا کریمه:))

مرسی عزیزم توکل بر خدا

زهرای سعید شنبه 8 اسفند 1394 ساعت 11:19 http://Love-h-somuch.blogfa.com

به نظر من که برگرد بلاگفا . اینجا اصن خوب نیست
آپ شدنت رو هم متوجه نمیشیم
....
خدا بیامرزه بنده خدارو :-(
ایشالا واسه همسرت و همه ی جوونا شغل خوب پیدا بشه
توهم برای من دعا کن

اره اینجا خوب نیس ولی میگم باز شاید بلاگفا قات بزنه خخخ
بلی خدابیامرزتشون
ایشالا عزیزم چشم حتما

این زن شنبه 8 اسفند 1394 ساعت 12:55 http://in-zan.mihanblog.com

پیشاپیش عیدی ات مبارک باشه...
و اینکه حتما براتون دعا میکنم...

مرسی گلم ممنونم ازت سما جان

سارا و محمد شنبه 8 اسفند 1394 ساعت 18:56 http://uniquelooove.blogfa.com/

وای چقدر ناراحت شدم بابت خانومه خدا رحمتش کنه
خریدااات مبااالک به خوشی استفادشون کنی :)
تو دعوتمون کن نو خالی هم دادی دادی خخخخخ
منم از این قرضالحسنه ها شرکت میکنم همیشه هم جزو نفرات اخرم خخخخ
چقده تو هنرمندی و البته با حوصله که عیدیهای خودتو خودت تزیین میکنی دخترررر
انشالله سربازی آقاییت به سلامتی موم میشه یه شغل جون دار و مایه دار هم نصیبش میشه بلکه شوما به جای نون پنیر یه چی بهتر بهمون دادی خخخخ شوخی کردم خوشبخت باااشی

مرسی عزیزم قابلی نداره
چشم چشم حتما دوست گلمو دعوت میکنم
خوب میدونم خانواده شوهرازین هنرا ندارن که تزیین کنن
نخیر من همون نون پنیر میدم بهله شیکمو

خانوم خونه یکشنبه 9 اسفند 1394 ساعت 09:43 http://www.ganje-man.mihanblog.com

وای خدا بیامرزشون...چقدر گناه داشتن....
پس بالاخره اتاقت تموم شد...
خریدات مبارک باشه عزیزم...کو عکساش پس

خیلی گناه داشت طفلکی:((
اره تموم شد خاهری
میذارم اجی ایشالا بعد تعطیلات یه پست عکسدارمیذارم الان با گوشی اومدم اخه شارژ نتم تموم شده

مهربانو یکشنبه 9 اسفند 1394 ساعت 17:19 http://www.7168.blogfa.com

گل گلی جونم دعای معراج بخون ان شاالله زودی یه کار خوب پیدا میکنن...غمت نباشه خدا هوای جوونا رو داره

مرسی مهربانوی عزیز
حتما میخونم اجی

مهربانو یکشنبه 9 اسفند 1394 ساعت 17:22 http://www.7168.blogfa.com

منم رمز پست مشهد رو ندارم که

چشم میذارم برات

خآنوم چی دوشنبه 10 اسفند 1394 ساعت 11:40 http://hamsaryjoonam.blogsky.com

آخی خداا رحمتش کنه
چقدر مرگ نزدیکه واقعا!
مبارک بااشه خریدات. پس خواهری کو عکس؟؟؟؟؟
ما هنوز خونه تکونی نکردیم.. مامان من همیشه دقیقه نوده! بعضی وقتا بعضی کارامون میمونه واسه روز اول عید!
ان شاءالله بسلامتی و خوشی خدمتشونم ک تموم شد:) مطمئن باش خیلی زود یه کار خوب هم پیدا میکنن:)

اوهوم خیلی نزدیکه و ما غافلیم ازش
میذارم عکسارو اجی،الان با گوشیم شارژ نتم تموم شده نشد با لپتاپ بیام
ای خواهر ما هم امسال مثلا زود خونه تکونی شرو کردیم ولی قالیشویی خوب مارو سرکار گذاشت،دوهفته فرش نداشتیم خخخ
ماهم دقیقه نودیم بابا
ایشالا اجی خیلی نگرانم

پاپیون دوشنبه 10 اسفند 1394 ساعت 12:20

سلام عزیزم
مبارک خریدات باشه عزیزم
عکسشونم حتمابذار
ایشالله کارهم جورمیشه گلم

سلام گلم
مرسی سلامت باشی
چشم میذارم
ایشالا ایشالا

من و محمد سه‌شنبه 11 اسفند 1394 ساعت 19:51 http:/http://manvamohammad.blogfa.com/

الهیییییییی..
خیلی بابت اون خانم ناراحت شدم ..خیلی

اوهوم خیلی بد بود
خدابیامرزتشون

غزاله و آقاییش چهارشنبه 12 اسفند 1394 ساعت 22:04 http://mylovlylife.mihanblog.com/

سلام خانومی.خوبی؟
وب قشنگی دارین.معلومه که کدبانویین که خونواده آقاییتون موقع غذاکشیدن صداتون میکنن
خوشحال میشم پیش ماهم بیاین

خانوم کوچولو پنج‌شنبه 13 اسفند 1394 ساعت 20:57 http://asheghanemadota.blogfa.com/

آپم گلم

چشم میام پیشت عزیزم

fati چهارشنبه 19 اسفند 1394 ساعت 14:31 http://fatiandmoein.blogfa.com

واااای خدا رحمتشون کنه...چ بد...
عزیزم مبارک باشه...
ب خوشی استفاده کنی...
ماهم خونه مامانم تقریبا کارا رو جموجور کردیم،ی گردگیریو جارو مونده...عید همینش بده اما من دوس دارم...حس وحال خوبی بهم میده...

مرسی عزیزم
وای منکه اصلادوس ندارم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.